سود خود را با چسبندگی هزینه مدیریت کنید

چسبندگی هزینه 

حسابداری امروزه به پر کاربرد ترین رشته ها تبدیل شده به طوری که در هر بنگاه کوچک و بزرگ تجاری نیاز به یک حسابدار ضروری میباشد. شاخه های مختلف حسابداری در هر شرایطی به یکی از نیاز های مدیران پاسخ میدهد . با پیدایش حسابداری مدیریت رویکرد جدیدی در حسابداری آغاز شد که به مدیران این امکان را میدهد به طور کاملا اصولی به فعالیت های اقتصادی خود بپردازند. حسابداری مدیریت مدیران را در جهت استفاده درست از صورت های مالی و منابع پیش رو برای اهداف بهینه واحد تجاری کمک میکند و مباحث گسترده ی مدیریتی را بیان میکند از جمله چسبندگی هزینه که در زیر به تشریح آن میپردازیم.
چسبندگی هزینه یکی از تئوری های جدید حسابداری مدیریت است که به میزان فروش و هزینه ها بستگی دارد و نیاز است که مدیران با آگاهی از این تئوری به افزایش سود خود با جلوگیری از افزایش نابجای هزینه ها بپردازند.
زمانی که بنا به تقاضای بازار و جامعه و همچنین شرایط اقتصادی حاکم، مدیر تصمیم به افزایش فروش میگیرد، به طبع از آن هزینه ها نیز افزایش میابند زیرا افزایش فروش مستلزم افزایش هزینه هاست. در واقع مدیریت اگر هزینه ایی نکند فروشی نخواهد داشت. در این دوره به همان میزان که افزایش فروش داریم هزینه ها را افزایش می دهیم.
حال فروش را افزایش دادیم به بازار عرضه کردیم و دوره ی بلوغ محصول به اتمام رسید. ادامه کار با همان میزان فروش قطعا با ضرر همراه است پس لازم است برای جلوگیری از زیان های احتمالی، فروش را به همان سطح تقاضای بازار برسانیم برای این کار فروش را کاهش میدهیم ولی به همان میزان که فروش کم میشود هزینه ها کاهش پیدا نمیکند. این رویداد را تئوری چسبندگی هزینه می نامند.چسبندگی هزینه بیانگر عدم تقارن اقتصادی در واکنش هزینه با افزایش یا کاهش فروش است.

به عنوان مثال اگر برنامه مدیریت افزایش 20 درصدی فروش باشد و این تصمیم نیازمند افزایش 10 درصدی هزینه ها باشد، در زمان کاهش 20 درصدی فروش هزینه ها به اندازه 10 درصد کاهش پیدا نمیکنند.
میتوان دو عامل را در این رویداد موثر دانست.

هزینه ثابت
هزینه های ثابت با توجه به ماهیتی که دارند در برخورد با تغییر حجم فعالیت ثابت هستند، برای نمونه زمانیکه ما یک دستگاه تجهیزات به سیستم تولید اضافه کردیم تا فروش را افزایش دهیم، وقتی تصمیم به کاهش فروش داریم قطعا همان دستگاه نیز در کنار دیگر سیستم های فروش باقی مانده، پس هزینه ثابت ما با تغییر حجم تولید تغییر نمیکند.

هزینه متغیر
عامل دوم هزینه های متغیر است زمانی که مدیریت احساس کند که این کاهش حجم فروش موقتی است و در مدت کوتاهی به حالت قبل برمیگردد با این افزایش هزینه ها کنار میاید، زیرا اگر بخواهد این هزینه ها را کاهش بدهد و باز در زمانی کوتاه آن ها را به حالت قبل برگرداند این نیازمند صرف زمان است که شرکت باید تمام تمرکزش را در تعدیل هزینه ها با فروش صرف کند که این باعث میشود از توسعه فروش جا بماند.
زمانی که مدیریت با کاهش حجم فروش مواجه شود باید در ارتباط با کاهش حجم هزینه ها نیز تصمیم گیری کند این تصمیم گیری او به انتظارش از تقاضا بازار در آینده بستگی دارد.
اگر این موضوع را بپذیرد که این کاهش فروش موقتی است و این افزایش در هزینه ها را باید متحل شود پس در واقع تئوری هزینه ی چسبندگی را پذیرفته است.
نکته ایی که این جا مطرح میشود این است که این تصمیمات و آینده نگری ها صرفا برای مدیریت است و در بیشتر موارد از دید سرمایه گذاران شرکت پنهان میماند این باعث میشود عدم تقارن اطلاعاتی بین این دو قشر اتفاق بیافتد.

ارتباط هزینه چسبندگی با مالیات

با پژوهش های انجام شده میتوان دریافت که هزینه چسبندگی با مدیریت سود در ارتباط است از این طریق که مدیران در راستای مدیریت سود تلاش میکنند که سود را از طریق کاهش هزینه ها  افزایش دهند به خصوص در زمانی که کاهش فروش وجود دارد از این سو مدیریت سود باعث کاهش هزینه چسبندگی میشود. با اندکی اندیشیدن میتوان این برداشت را داشت که اگر چسبندگی هزینه ها افزایش داشته باشد به طبع از آن نرخ مالیات حالت نزولی خواهد داشت زیرا چسبندگی بیشتر یعنی هزینه های بیشتر فروش کمتر و سود کمتر، و هرچه سود کمتر باشد مالیات کمتری پرداخت خواهد شد.

وجود حسابداران مدیریت برای ارائه مشاوره های مدیریتی به همراه مشاوران مالیاتی، مدیران را در عملکرد هرچه بهتر واحد تجاری کمک خواهد کرد.