فیلم بازدید از یک شرکت خدمات حسابداری جالب

یک روزی رویام این بود یک شرکت خدمات حسابداری خیلی خفن داشته باشم با کلی نیرو که اصلا متوجه نشم کی شب میشه و هر روز کلی به درآمد اضافه بشه. این آرزوی خیلی از حسابدارهاست چه اونهایی که کارمند هستند چه اونهایی که مستقل کارمیکنند. امروز در این ویدیو گفتگویی با مجید پورعسگری یکی از رفقای دوران کارمندی که البته الان هم باهم کار همکاری داریم ، انجام دادم.

گفتگویی که داخلش حس امید دیده میشه و رسیدن به چیزی که انتظارش را دارید: داشتن یک شرکت خدمات حسابداری خیلی خوب ! بعد از گفتگو هم یک چرخی در شرکت آقا مجید زدیم تا باورتان شود که اگر بخواهید شدنی است حتی داشتن یک شرکت خدمات حسابداری بزرگ !

شروع آشنایی من با مجید پورعسگری 

حسابدار شرکت نوآوران در شهر اصفهان بودم و چند سالی بود دیگه با راه و رسم کار حسابداری آشنا شده بودم. ولی اوضاع مالی جالبی نداشتم. بالاخره موفق شده بودم در اون اوضاع خراب یک دوچرخه بخرم و هر روز صبح مسیر خیابان کاوه اصفهان تا خیابان بسیج را رکاب میزدم تا به محل کارم برسم. با اینکه مسیر طولانی بود ولی خسته نمیشدم چون کلی فکر روی دوچرخه میکردم فکر اینکه یک روز خودم شرکت حسابداری راه میندازم باکلی پروژه و پرسنل!

مجید پورعسگری هم حسابدار بود که با ترکیب هیات مدیره دو شرکت، یک شرکت فعال بود، مجید حسابدار یکی از شرکتهای ادغام شده و من حسابدار شرکت دیگر بودم که با این تصمیم هر دو در یک اتاق کارهای مالی شرکت را انجام میدادیم.

خیلی خنده دار بود اون موقع و اون اوضاع داغون به شرکت داری خودمان فکر میکردیم همه چی قاتی پاتی بود و نمیفهمیدیم چطوری شب میشه و بعضی وقتها با مجید شبها تا صبح هم در شرکت می ماندیم تا کارها رو به روز کنیم. حقوق خیلی کم با این همه کارکردن نصیبمان میشد ولی بجای غر زدن و نالیدن که فایده ای نداشت به روزهای آینده فکر میکردیم، آینده ای که فقط کارمستقل همراه با شرکت حسابداری ترسیم شده بود.

من قبل از راه اندازی پرشین حساب، یک شرکت حسابداری غیرفعال داشتم که قبلا شکست خورده بود و غیرفعال بود، که مجددا با قدرت شرکت را به جریان انداختم البته در تهران و بعد از استعفا از پروژه بزرگ همت کرج ! و مجید الان مالک یک شرکت هلدینگ بزرگ مالی و بورسی با کلی نیرودر اصفهان هست .

مشاهده این ویدیو باورکردنی را از دست ندهید !