فهرست مطالب

000000120

هر فردی که در سازمانی یا موسسه ای مشغول به کار می شود، پس از کسب تجربه و دستیابی به مهارتهای شغلی، به فکر ارتقای شغل و پیمودن مراحل ترقی سازمانی می افتد.

ترفیع مقام، آرزوی همه کارمندان

ممکن است شما کارمندی باشید که در یک شرکت مشغول کاراست، کارمندان زیادی همراهتان کار می‌‌کنند و هر یک می‌خواهند که هر چند وقت یک بار ارتقای درجه پیدا کنند تا در بخش بهتری و با حقوق بالاتری مشغول کار شوند. شما نیز قطعا همین طورید. ولی ترفیع گرفتن به هیچ وجه ساده نیست. رقیب‌های فراوان پیش رویتان هستند ولی راه‌های بسیاری وجود دارند که با استفاده از آنها می‌توانید رتبه و درجه شغلیتان را افزایش دهید.
گام اول اینست که فکر کنید و ببینید که نقاط قوت شما کجاها هستند؟ در انجام چه کارهایی قوی و توانا عمل نمی‌کنید؟ چه مهارت‌هایی هستند که باید بلد باشید ولی تا به حال یاد نگرفته‌اید؟ توانایی‌ها و نقاط قوت باید بیشتر تقویت گشته و نقاط ضعف اصلاح و برطرف گردند.
پرسش بعدی اینست که شما برای شرکت، گروه و مدیرتان چه کاری انجام می‌دهید؟ انجام وظیفه به تنهایی باعث نمی‌شود که مدیران و سرگروهان به شما توجه کنند بلکه آن‌چه همکار ترفیع گرفته‌تان را از شما متمایز می‌کند آن کارهاییست که به پیشرفت و رشد شرکت و موسسه کمک کرده‌اند و این همکار لایق یکی از افرادی بوده که این کارها را انجام داده‌ است.
گام بعدی اینست که اوضاع و مشخصات شرکتتان را بررسی و ارزیابی نمایید. در این شرکت چه افرادی و چگونه کارمندی ترفیع می‌گیرند؟
در بعضی شرکت‌ها، کارمندانی که بهتر بتوانند نتایج و حاصل کارهای روزانه و ماهانه‌شان را ثبت کنند و آمار و ارقام دقیقی عرضه کنند، مورد توجه و مستعد ترفیع گرفتن هستند. در موسسه‌ای دیگر داشتن مهارت‌های حرفه‌ای و کاربردی مورد پذیرش مدیران است و کسانی ترفیع خواهند گرفت که بیش از دیگران در کارشان ماهر وحرفه‌ای باشند. جایی دیگر هم کیفیت خدمات مشتری معیار سنجش لیاقت اشخاص است و هر قدر کارمندی بهتر بتواند به مشتری سرویس دهد، شانس بیشتری برای ارتقای رتبه و افزایش حقوق خواهد داشت. در بعضی موسسات درست برعکس است و کارمندی که بتواند در کارها و امور مربوط به تولید موفقیت بیشتری کسب کند، لیاقت ترفیع رتبه را خواهد داشت.
نکته اینجاست که درباره این موضوع نمی‌توان هیچ باید و نبایدی و درست و ناردستی تعیین کرد، ولی یک امر کاملا معلوم و ثابت شده است و آن این که توانایی و مهارت و قابلیت شما – هر چه که باشد- مورد توجه و نیاز این شرکت است، چرا که مسئولان آن شما را استخدام کرده‌اند و در حال حاضر کارمند آنهایید.
حالا مهمترین کاری که باید بکنید اینست که با خودتان روراست باشید. آیا از محل کارتان راضی هستید؟ کارتان را دوست دارید یا این که از سر اجبار به آن مشغول شده‌اید؟ بخشی که در آن کار می‌کنید را چطور؟ می‌توانید با همکاران و سرگروهتان درست ارتباط برقرار نمایید؟
اگر دیدید از مجموع شرایط راضی بوده کار و این سازمان یا موسسه را دوست دارید، باید برنامه‌ریزی کرده برای رشد و گرفتن ترفیع مقام تلاش نمایید. اگر هم متوجه شدید که کار اصلا از ریشه مشکل دارد و این شغل، آن حرفه‌ای نیست که همیشه آرزویش را داشتید، باید استعفا دهید و کار تازه‌ای پیدا کنید. گاهی اوقات هم خود محلی که در آن کار می‌کنید، آزارتان می‌دهد و حس می‌کنید که جای پیشرفت ندارید. در این حال هم باید آن شرکت یا سازمان را ترک نموده، جای دیگری پیدا کنید.
بالا رفتن از پلکان ترفیع گرفتن، دو مرحله دارد. اول اینست که باید ببینید لازمست چه مهارت‌ها و توانایی‌هایی را به دست آورید تا برتر از هم ردیفانتان بایستید و مورد توجه مسئولان بالاتر قرار گیرید. مرحله دوم اینست که مطمئن شوید کارهای شما در معرض توجه قرار می‌گیرند و مدیران ارشد درخواهند یافت که این نتایج درخشان و برجسته حاصل کار چه کسی است. در این حال است که نامتان در لیست کاندیدهای ترفیع گرفتن قرار خواهد گرفت.
باید از همان جایی که هستید شروع کنید. ببینید که در این جایگاه و مرتبه کنونی چه فرصت‌هایی برای ارتقا وجود دارد. یکی از ساده‌ترین کارهایی که می‌توانید انجام دهید اینست که وظایف و کارهایی که به شما محول می‌کنند را زودتر از زمان مقرر انجام دهید و حجم کارتان را نیز افزایش دهید. وقتی که بتوانید مقدار بیشتری کار را در بازه زمانی کوتاهتری به پایان برسانید، مورد توجه قرار خواهید گرفت. البته دقت داشته باشید که هرگز کیفیت را فدای سرعت و حجم بالای کار نکنید. مسئله‌ای درباره توصیه بالا قابل توجه است. هر مدیری خواهانگ یک نوع بهترین نتایج” است. تحویل به موقع کارها و حجم بالای آن و حتی زودتر از موعد تعیین شده، بسیار جالب توجه است ولی هر کدام از مدیران به یک ویژگی و بخش خاص بیشتر توجه دارند. به طور مثال یکی به دقت در رسم جداول و عرضه آمار و ارقامی بسیار دقیق علاقه‌مند است. دیگری می‌خواهد از کوچکترین جزییات پروسه کار با خبر شود و مدیر سوم دوست دارد که بازخوردها و اظهار نظرهای مشتریان را بداند.
هر کدام از این خواسته‌ها، علامت‌هایی هستند که محل کلیدی تمرکز قوای فکری و عملی شما را نشان می‌دهند. شاید تعجب کنید ولی یک کارمند موفق که در میانه کار، مورد توجه مدیر جدید قرار خواهد گرفت، همواره در ابتدای کار از او می‌پرسد: من باید چه کار کنم که در نظر شما به عنوان “مدیر این گروه” بهترین باشم؟
علت پرسیدن این سوال کاملا واضح است. این مدیر جدید یک تازه وارد است که برای بار نخست او را می‌بینید. از کجا می‌توانید علایق و سلیقه‌هایش را دریابید؟ ساده است! باید از خودش بپرسید!
وقتی که پاسخ این پرسش مهم و کلیدی را پیدا کنید، تمامی تلاشتان را در جهت محقق نمودن این هدف و خواسته مدیرتان که در واقع همان سوگیری بخش بزرگی از شرکت کارفرمای شماست، هدایت نمایید. پس از چندی در می‌یابید که شانس ترفیع مقام شما هم چندان کم نیست.
ذکر این نکته لازمست که در واقع وقتی این چنین روندی را پیش گیرید، به مدیرتان هم کمک می‌کنید تا در انجام وظایفش موفق شود. اگر او خود زیردست مدیر و ریاست اصلی سازمانتان کار کند، این موفقیت‌ها به نفع وضعیت شغلی او هم خواهند شد و اگرنه، مدیر همه مجموعه خود اوست، باز هم تلاش‌ها و کمک‌های شما در جهت رشد و پیشرفت کل شرکت عمل خواهد نمود.

یک راهکار بسیار مفید دیگر افزایش کیفیت کارهای عملی و فراگیری دانش‌های کاربردی جدید و آموختن دانسته‌های به روز و مرتبط با حوزه کاریست.

● لازمست که دانش‌ و توانایی‌هایتان را در سه زمینه تقویت کرده، افزایش دهید:

▪ مهارت‌هایی را فرا گیرید و تقویت کنید که به شما در انجام بهتر وظایف کنونی یاری رسانند. اگر دیدید که یک روش و الگوی کاری در کسب همان نتایج مطلوب و مورد نظر بسیار موثر است، اجرای آن را به خوبی یاد بگیرید. به طور مثال، استفاده از یک نرم‌افزار کامپیوتری نوین یا استفاده از یک ابزار و فن جدید تعمیر ماشین‌آلات کارگاه، می‌توانند اینچنین به شما کمک کنند.

▪ دسته دوم آن مهارت‌هایی هستند که برای ترفیع درجه مورد نیازند. این طور در نظر بگیرید: شرکت شما با کشورهای خارجی مکاتبات تجاری دارد ولی شما این مهارت را نمی‌دانید و در ضمن دانشی که از زبان‌های آن کشورها دارید، اندک است.این فعالیت موسسه فرصت خوبی در اختیارتان گذاشته که می‌توانید از آن استفاده کنید. شرکت روبه توسعه است و به نمایندگان فروش در آن کشورها نیاز خواهد داشت. پس می‌بینید که کمی دقت و آینده‌نگری فرصت‌های بیشتری را نمایان خواهد کرد که به همراهشان مهارت‌های لازم خواهند شد.

▪ دانش‌ها و قابلیت‌های دسته سوم آن گروهی هستند که موسسه شما و مدیر یا مدیرانش، آنها را ارزشمند و مفید می‌خوانند. اگر داشتن توانایی‌های خوب صحبت کردن و عرضه و نمایش محصولات، مورد توجه آنهاست، به این مقوله بپردازید و این گونه توانایی‌هایتان را تقویت کنید. اگر آگاهی از دانش فنی و حرفه‌ای از ماشین‌ها و دستگاه‌ها یا حسابداری و تنظیم مخارج و عایدات، برای شرکت شما ارزشمند است، گزینه‌های چندی پیش رو خواهید داشت که می‌توانند زمینه‌های ترفیعتان را فراهم نمایند.

زمانی که مشغول آموختن هر یک از این نوع مهارت‌ها هستید، آن‌ها را در جریان کار هر روزتان نیز وارد کنید. شما به کارگیری این توانایی‌ها را تمرین می‌کنید و به همراه آن دانش تئوری را هم می‌آموزید. این پروسه، یک تعامل دو جانبه را به وجود می‌آورد که در نهایت به بهبود کارکردتان منجر خواهد شد. هر چه بیشتر تمرین کنید، عملکردتان بهتر و بهتر می‌شود.

همواره به دنبال فرصت‌های جدید یادگیری باشید. اگر چندین گزینه پیش رویتان قرار گرفته و اجازه دارید یکی از آن‌ها را برای انجام دادن انتخاب کنید، پروژه‌ای را برگزینید که می‌بایست برای انجام دادنش، دامنه اطلاعات وتوانایی‌هایتان را افزایش دهید. کار سخت و پرزحمتی است ولی در طولانی مدت نتایج خوبی به همراه خواهد آورد.

این دانش و معلومات و قابلیت‌های اضافی، شما را از میان گروهی کارمند که هم ردیفتان هستند، مشخص و برجسته خواهند کرد. خب فرض کنید که شما کارمندی ماهر، با اعتماد به نفس، خلاق و حرفه‌ای شده‌اید. برای این که ترفیع بگیرید و پیشرفت کنید، باید کسی این توانایی‌ها را ببیند. زمانی که مدیرتان پروژه‌ای بزرگ را معرفی کرده به شما و همکارانتان می‌گوید که می‌توانید داوطلبانه در آن شرکت کنید، حتما داوطلب شوید. اینچنین پروژه‌ها، سفرها، نمایشگاه‌ها، و… که اجرای برنامه‌ای مهم را در دستور کارشان دارند، شانس همکاری و مصاحبت با اشخاصی بزرگ و توانا را در اختیار می‌‌گذارند. اگر بتوانید توانایی‌ها و استعدادها و مهارت‌های عملی‌تان را به آنها نشان دهید، شانس این را خواهید داشت که هنگام ترفیع دادن به کارمندان، نام شما را هم یادداشت نمایند و زمینه‌های بعدی ارتقا از این موسسه به سازمانی بالاتر نیز فراهم گردد.

یادتان نرود که همواره درصدد ارزیابی کیفیت کارتان باشید. یک کارمند و مجری خوب و تیزهوش، هرگز خود را بهترین نمی‌داند. از همکاران، مدیر، سرگروهها و آن‌هایی که تحت نظرتان کار می‌کنند، سوال کنید و نظرشان را درباره عملکرد خودتان جویا شوید و بدانید که خودتان هم مسئول هستید و باید عملکردتان را بررسی نمایید. کارهایی که باعث پیشرفت و بهبود موقعیتتان شده‌اند را بشناسید و آن‌هایی که موجب شکست و کندی کارهایتان گشته‌اند را هم بیابید. روش‌های مفید را به کار گیرید و آنها را بر اساس تغییراتی که روی می‌دهند، سازگار و قابل انعطاف بگردانید. راهکارهای نامناسب و غیرپاسخگو را حذف نموده به فکر روش‌هایی مفید و کارآمد باشید.

مشاوره و راهنمایی خواستن از اشخاص با تجربه و استادکار، امری واجب و ضروریست. هیچ کس در طی انجام هیچ کار جدیدی از نصیحت‌ها و توصیه‌های اهل فن بی‌نیاز نمی‌باشد چرا که خودش از تمامی راه و روش‌ها با خبر نیست و نمی‌داند که چالش‌های پیش‌رو را باید چگونه پشت سر بگذارد. شما نیز از این کار غافل نشوید. همه این‌ها فرصت‌های مناسبی برای آموختن نکاتی هستند که بسیار کمکتان خواهند کرد.
با اعضای گروهتان روابطی مستحکم و دوستانه برقرار نمایید و همه برای ارتقای وضعیت آن بخش از یک موسسه بزرگ یا همان شرکت متوسط، تلاش کنید. روابط انسانی منابع غنی و ارزشمند آموختن و به اشتراک گذاشتن دانسته‌ها و اطلاعات هستند.
و در آخر این که دنیای کار و رقابت شغلی، میدان دوی استقامت است نه دوی سرعت. آن کسی که همواره تلاش می‌‌کند، مهارت‌هایش را بهبود می‌دهد، دانش و معلومات جدید و به روز یاد می‌گیرد و در شبکه ارتباطی گسترده و مستحکمی با همکاران و مدیران و شرکت‌های دیگر، تعامل می‌کند، پیروز میدان رقابت‌های شغلی خواهد بود.

اگر چه ممکن است کوشش‌های مقطعی شدید و پرسرعت، نتایج درخشانی به بار بیاورند ولی کوتاه مدت و زودگذر خواهند بود. اینچنین کارمندی نخواهد توانست چون اولی – که مانند دونده استقامت پیش می‌رود – موفقیت‌های دراز مدت و بادوام کسب نماید.

نکته هایی درباره ارتقای شغلی

هر فردی که در سازمانی یا موسسه ای مشغول به کار می شود، پس از کسب تجربه و دستیابی به مهارتهای شغلی، به فکر ارتقای شغل و پیمودن مراحل ترقی سازمانی می افتد. اگر کسی دارای مهارتها و تجارب لازم برای انجام کاری یا هدایت گروه است، چرا برای ارتقای شغل تلاش نکند؟ در سازمانهای کنونی بخصوص سازمانهای بزرگ، فقط انجام کار و تلاش زیاد در انجام وظایف، برای پیشرفت و ترقی در مراحل کاری و گرفتن مزایای سازمانی کفایت نمی کند، بلکه مدیران نیز باید به این درک و دریافت از عملکرد و رفتار شاغل برسند که او فردی شاخص، فعال و برجسته در کار خویش است و استحقاق رشد و ترقی سازمانی را دارد.

اگرچه گویایی و صدای کار و عمل، از بیان و شرح و توضیح درباره کار، قوی‌تر است و طبق مفهوم کلی ضرب‌المثل فارسی «دو صد گفته چون نیم کردار نیست»، ممکن است کارگر یا کارمند شاغل پیش خود فکر کند که انجام وظایف به صورت کارا و کارآمد، خود به خود گویایی لازم را برای همه مدیران و سرپرستان دارد، ولی تجربه نشان داده است که در همه موارد این تفکر صحیح نیست. شاغل نیز باید درجهت معرفی بهتر کارایی و کارآمدی خود برای ترقی و دستیابی به اهداف موردنظر درکارراهه شغلی، بعضی فعالیتها و تلاشهای غیرکاری نیز انجام دهد.
هر شاغلی با مشخص کردن اهداف خود و تلاش برای ارتباطات بهتر سازمانی و بخصوص تعیین موقعیت و جایگاهی که فرد تصمیم دارد به آن برسد، می تواند سعی و تلاش کند تا تاییدیه سرپرست یا مدیر خود را اخذ کند. به هرحال برای حصول ترقی در مسیر شغل چند نکته مهم وجود دارد که به نظر می رسد دانستن آن برای هر فردی که طالب ارتقای شغلی است، ضرورت داشته باشد:

● خودارزیابی

هر فرد قبل از آنکه در فکر کسب مزایا و یا ارتقای شغلی خود بیــــافتد، لازم است به دانش، مهارت و تــــواناییهای حرفه ای خود نظری صــادقانه کــند و درحقیقت یک خودارزیابی واقع بینانه انجام دهد. آیا مهارتهای لازم برای انجـــام نقشی مهمتر را دارم؟ اگر جواب صادقــــانه مثبت است، برای کسب و توسعه دانش و معلــومات پایه ای و مهارت کاری و حفظ روند صنعتی و سازمانی چه اقداماتی انجام داده ام؟
به هرحال اگر طالب پست سرپرستی و هدایت افراد هستیم بایستی قبلا در چند موضوع کاری از جمله مدیریت زمان یا واگذاری کار به دیگران و تقسیم و تفویض وظایف به دیگران، مهارتها و تجارب لازم را کسب کرده باشیم. با اینگونه ارزیابیها شاید به این نتیجه برسیم که مثلا آمادگی لازم برای پذیرش نقش مدیریت یا سرپرستی را نداریم.

● خواهان ایجاد تغییر در زندگی کاری بودن

برای آنکه تغییری در مراحل کار و مسیر شغلی خود ایجاد کنید، لازم است داوطلبانه متقاضی افزایش مهارتهای خود باشید. مراقب افزایش فعالیتهای سازمانی، پروژه های جدید و موضوعاتی باشید که افراد دیگر تمایلی به انجام آن ندارند.

● مشکل گشابودن و نه مشکل آفرینی

هر کسی می تواند در سازمان خود مشکلات را پیدا کند. تجربه می گوید اگر شما هم به دنبال مشکلات نباشید، مشکل شما را می یابد. مهارت بررسی و تجزیه و تحلیل مسائل و مشکلات سازمانی را در خود تکامل دهید و از آن به عنوان فرصتی برای توسعه و پیشرفت شغلی استفاده کنید.

● پذیرش و پیش بینی تشدید چالش کاری

برای برعهده گرفتن کار جدید اگر چه ظاهرا نامناسب و مخاطره آور باشد، داوطلب شوید. در پاره ای موارد، پذیرش پیشنهاد چنین وظایفی بهترین فرصت برای نشان دادن قابلیتهای یک فرد است. گاهی اوقات سرپرست از همکار خود می خواهد که در موضوعی مهم، وی را یاری دهد، درحالی که کس دیگری تمایل به چنین همکاری ندارد. در چنین مواردی موقعیت خوبی برای نشان دادن قابلیت هدایت و رهبری ایجادشده و سکوی مناسبی برای ارائه نظرات فردی وجود دارد.

● افزایش شناخت از خود

علاقه مندی و تمایل خود را به فعالیتهای شرکت و سازمان خود با مشارکت مستمر در مباحث کاری نشان دهید. قبل از شرکت در جلسه یا بحث، موارد و مطالب موردبحث در جلسه را بررسی کنید و چند نکته بااهمیت درباره مسائل اساسی دردست داشته باشید.

● انجام فعالیتهای داوطلبانه

انجام فعالیتهای داوطلبانه شیوه دیگری برای ایجاد زمینه ارتقای شغلی در محیط کار است و بدینوسیله می توانید دانش و ارزش کاری خود را در سازمان به دیگران نشان دهید. به خاطر داشته باشید که وقتی درکارها حالت داوطلبانه دارید احتمالا به این نتیجه هم می رسید که دارای مهارتهای دیگر و قدرت حل مشکلات هستید.

● تهیه و تنظیم کارنامه عملکرد

در پاره ای موارد مدیران و افرادی که درباره تخصیص مزایا، توزیع کارانه، ارتقای سالیانه، تغییرات سازمانی و واگذاری مسئولیتهای جدید، تصمیم می گیرند، ممکن است درباره عملکرد یا ارزشهای کاری شما اطلاع موثق و دقیقی نداشته باشند، یا حتی احتمال دارد اطلاعات متناقضی هم به این افراد گزارش شود که در تصمیمات آنها اثر بگذارد. بنابراین برای آنکه بتوانید در چنین مواردی از حقوق خود دفاع کنید و برای اثبات واقعیتها، تهیه و تنظیم یک کارنامه عملکرد شخصی ضرورت دارد و کمک شایانی در احقاق سازمانی در موقعیتهای متفاوت می کند.

● پذیرش اقبال

وقتی مسئول یا مدیری انجام کاری برجسته یا انجام یک پروژه را به شما پیشنهاد کند، شما چه واکنشی خواهید داشت؟ اگر نسبت به این پیشنهاد بی تفاوت باشید یا جواب رد دهید، درحقیقت دری را به روی خود بسته اید. بهتر آن است که به اینگونه پیشنهادها با تفکر و تعقل لازم پاسخ دهید و اگر کار و وظیفه واگذار شده قبلی، درحال انجام یا اتمام است، به پیشنهاد جدید پاسخ مثبت دهید. در مواردی که پیشنهاد سمت و موقعیت جدید حاصل تلاش خود شما نیست بایستی مراقب عکس العملهای اطرافیان باشید چون پذیرش اینگونه پیشنهادها موجب ایجاد تنش ناخواسته در همکاران و همردیفان می شود.

● خواسته خود را اعلام کنید

در بعضی موارد یک فرد در سازمان فرصت ارتقای شغلی را از دست می دهد، چون تصمیم گیرندگان درباره ارتقای شغلی یا واگذاری سمت جدید، اطلاعی از خواسته آن فرد نداشته اند. بنابراین لازم است در فرصتهای مناسب موضوع علاقه مندی به ارتقای شغلی را با سرپرست، مدیر یا هماهنگ کننده گروه خود در میان بگذارید.

● تمرکز بر ارتقای شغلی

برای حصول به هدف ترقی در سازمان، تلاش مضاعف و متوسل شدن به شیوه ها و ابزارهایی علاوه بر انجام وظایف روزمره، نیاز دارد. یکی از این ابزارها عضویت در کمیته های کاری مختلف است. زیرا بدینوسیله مدیران سازمان متوجه می شوند که اولا فردی پرتلاش هستید و دوم اینکه به ایجاد تغییر در دوره کاری خود علاقه دارید.

همچنین سعی کنید به عضویت گروههای حرفه ای و تخصصی درآیید. انجمنها و گروههای حرفه ای، مسیر مناسبی برای توسعه مهارتهای حرفه ای و کاری است. صرف عضویت کافی نیست، بلکه مشارکت فعال در کارهای گروهی و فعالیتهای خلاق و کسب و توسعه این مهارتها نیز لازم است.
در انجمنها و موسسات حرفه ای عضو شوید و سازمان خود را نیز از این عضویت مطلع سازید، تا آثار این اقدام در واحدهای مختلف سازمان انعکاس یابد تا بدینوسیله و انجام سایر اقدامات موضوع تمرکز بر ترقی سازمانی و حصول به هدف، محقق شود.

۶ توصیه بنیادی برای پیشرفت در شغل

آمادگی خوب لازمه پیشرفت شغلی موفقیت‌آمیز است. باید دقیقاً مشخص کنید که از نظر شغلی به کجا می‌خواهید برسید، چه تواناییها و ویژگیهایی برای رسیدن به آن نیاز دارید، برای دستیابی به آن چه کاری باید انجام دهید.

۱) توصیه اول: اهداف خود را کاملاً مشخص کنید

گام نخست، مشخص کردن هدف است. پیشرفت در شغل واقعاً چه مفهومی برای شما دارد؟ آیا می خواهید به سقف مشخصی از پول دست پیدا کنید؟ یا اینکه دستیابی به موقعیت و مقام مشخص برای شما مهمتر است؟ هنگامی که تصور دقیقی از پیشرفت شغلی به دست آوردید می‌توانید به طور هدفمند برای رسیدن به آن تلاش‌ کنید. بسیاری از افراد، برای مشخص ‌کردن آگاهانه و منظم اهداف شغلی‌شان زمان صرف نمی‌کنند، در حالی‌که مهمترین عامل برای رسیدن به پیشرفت شغلی است. روی یک تکه کاغذ بنویسید به چه می‌خواهید برسید و برای چه. فرض کنید که به هدفتان رسیده‌اید. حال چه اتفاقی می‌افتد؟

۲) توصیه دوم: میزان هزینه مورد نظرتان را برای پیشرفت شغلی مشخص کنید. وقتی‌که شما می‌دانید به چه چیزی می‌خواهید دست پیدا کنید، باید یک بار هم در این زمینه بیندیشید که چه مقدار حاضرید برای آن هزینه‌کنید. برای بیشتر انسانها پیشرفت شغلی بدین معناست که بتوانند از پس هزینه های زندگی‌شان برآیند. برخی نیز حاضرند از سلامتی، وقت آزاد و هر آنچه که زندگی‌شان را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، صرفنظرکنند، تا به پیشرفت برسند، ولی اگر شما می‌خواهید که همواره توانایی انجام کار را داشته باشید، باید به این نکته توجه‌کنیدکه از نظر جسمی، روحی و روانی در سلامت کامل به سر ببرید. از این رو باید مشخص‌کنید که چقدر می‌توانید برای پیشرفت شغلی خود هزینه‌کنید. تنها در این حالت می‌توانید حین انجام‌کار تصمیمات مناسب بگیرید. گاهی اوقات نیز پیشرفت در بعضی قسمتها ارزش هزینه‌کردن را ندارد.

۳) توصیه سوم: همواره زمانی را به بازبینی کارهای انجام داده اختصاص دهید. دست از کار بکشید و بیندیشید که:

▪ چه کاری تاکنون انجام داده‌اید؟
▪ این کار تا چه میزان می‌تواند برایتان مفید واقع شود؟
▪ آیا این کار، شما را به سوی هدف مورد نظرتان هدایت می‌کند؟
▪ آیا این احتمال وجود دارد که بتوانید راحت‌تر کارتان را انجام دهید؟
با پاسخ به این سؤالات در می‌یابید که در چه مرحله‌ای هستید و تا رسیدن به پیشرفت، چه کارهای دیگری باید انجام دهید.

۴) توصیه چهارم: مسیر پیشرفتتان را مانند یک کار برنامه‌ریزی شده ببینید.اگر می‌خواهید پیشرفت کنید باید از همین امروز شروع کنید. هدفتان از پیشرفت را مانند یک پروژه برنامه‌ریزی شده صحیح ببینید. به گونه‌ای عمل کنید که انگار در حال تأسیس شرکتی هستید و هدف، رسیدن شما به موقعیت دلخواه‌تان است. از امروز رئیس خود باشید. یاد بگیرید که مانند یک مدیر ببینید و عمل کنید. تا حد لازم منتقد خود باشید و همواره به افزایش دانش خود بیندیشید و سعی کنید که چیزهای تازه را فرا بگیرید. در حوزه فعالیت خودتان به کارهای بازاریابی، روابط عمومی، نوآوری در مدیریت و سایر مواردی که یک شرکت نیز آنها را انجام می‌دهد بپردازید و جوهره وجودی خود را برانگیزید.

۵) توصیه پنجم: نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید. اگر می‌خواهید موفق باشید، باید از میزان توانایی‌هایتان آگاهی داشته باشید. هر چقدر بیشتر در مورد توانایی‌ها، دانش، نقاط ضعف و خطاهای خود آگاهی داشته باشید، هدفمندتر کار خواهید کرد. بنابراین هر از چندگاهی به بررسی نقاط ضعف و قوت فردی و شغلی خود بپردازید. در این راستا، جویای نظرات دیگران از جمله دوستان خوب، اقوام و آشنایان نیز باشید، با دقت به نظرات آنها گوش کنید و از انتقادشان ناراحت نشوید. تنها از این راه می‌توانید به شناخت بهتر خود نایل شوید.

۶) توصیه ششم: همواره به فراگیری علوم بپردازید. پس از شناخت نقاط ضعف و قوت خود می‌توانید به صورت هدفمند تواناییهای خود را گسترش دهید و نقاط ضعفتان را برطرف کنید. روی دانش و تواناییهای خود سرمایه‌گذاری کنید. کتاب بخوانید و در دوره‌های آموزشی لازم شرکت کنید. شناخت‌تان را در مورد رشته کاری و خودتان افزایش دهید. نسبت به رشته‌های دیگر نیز کنجکاو باشید. یادگیری علوم تخصصی ضروری را نیز فراموش نکنید. سطح تواناییهایتان را همواره بالا ببرید.

منابع :
by:Wally Bock مترجم: آذین صحابی- روزنامه تفاهم
تدوین و ترجمه: حجت الله مهریاری : ماهنامه تدبیر
مرکز توسعه کارآفرینی

پر بحث ترین مقالات مرتبط

دیگر مقالات مرتبط

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شروع نامنویسی دوره حضوری آنلاین ۳۳ ام صفرتاصدمالیات ۱۴۰۲

آخرین بروزرسانی ها :

بروز ترین دوره ها :